به تو
این لحظه های بنفش این روزهای سیاه این شهر مرده پر از خاطرات عجیب! پربودن از غم خالی شدن از تو یک اتفاق غریب! یک خانه یک اتاق یک عصای سفید با رد پای نامرئی تو که رفته ای. من ماندم این بار. من و تاریکی. این بار تویی که میبینی. یک اتفاق غریب! ا.پ
من ماندم و سکوت
نوشته شده در پنج شنبه 88/6/26 ساعت
9:51 عصر توسط جاری در تمام لحظه ها| نظرات ( )
قالب وبلاگ : پارس اسکین |