به تو
ای چشم خیس و پاک تو شالوده دلم!
ای غمزه نگاه تو صد رمز مشکلم!
امشب دوباره از ته دل شعر گفته ام
بی شعر در تجسم رویای خود ولم
هر لحظه در سکوت خیالت دویده ام
در اوج این سکوت تو... مفعول و فاعلم
انگار شب دوباره به من رنگ داده است
بر عمق رنگ شام تو بی پرده سائلم
آن دورها... غروب به شب رنگ میدهد
ای سرخی غروب لبت آب و هم گلم
...
در چار چوب پنجره تنها شدی و من
بر چار چوب قلب تو هر لحظه شاملم
آن لحظه ای که می بریم تا خدا بگو-
-در ارتفاع پست زمین تو کاملم؟!
مجنون کنار لیلی و من در کنار تو!
در عمق این جنون تو صد بار عاقلم
نوشته شده در دوشنبه 88/7/20 ساعت
9:23 صبح توسط جاری در تمام لحظه ها| نظرات ( )
قالب وبلاگ : پارس اسکین |