به تو
تو و من محتاج وجودیم. افسانه امیری
تو در من تن می جوی،
و من در تو جان.
و نابودی امید برگرداندن جسم است به جان.
حقیقت در تهیگاه گرم می راند خیز.
اشک من برهنه می شود،
و او رها.
شوری لب هایم تلخی عشق را می چشاندت آیا؟!
نوشته شده در یکشنبه 88/8/17 ساعت
3:41 عصر توسط جاری در تمام لحظه ها| نظرات ( )
قالب وبلاگ : پارس اسکین |